سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از امام رضا علیه السلام پرسیده شد : آیا مردم می توانند پرسیدن از چیزی را که بدان نیاز دارند واگذارند؟ فرمود : نه . [یونس بن عبدالرحمان از برخی یارانش]
سیاسی اجتماعی ومناسبت ها
لینک‌های روزانه
پیوندها

وضع امروز کشور، آینده بهتر و روشن‏تر را نوید مى‏دهد

دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامى با نخبگان و برگزیدگان استان کردستان در تاریخ 19/2/ 1390، یکى از دیدارهاى کوتاه اما پرمغزى بود که در آن معظم له بر نکات مهمى تأکید ورزیدند که شایسته است که در شرایط کنونى، یکبار دیگر به این نکات به صورت دقیق‏ترى توجه نماییم.

  اولین نکته‏اى که رهبر معظم انقلاب اسلامى بر آن تأکید فرمودند، مسأله وحدت کشور و تلاش براى حفظ آن است که در این میان، شهدا به عنوان نماد فدائیان وحدت و مردم استان کردستان به عنوان قهرمانانى که در برابر تلاش دشمن براى بر هم زدن وحدت کوشش کرده‏اند، مورد توجه قرار گرفته‏اند. در همین راستا شایسته است که همگان مسأله وحدت را مورد توجه قرار دهند و بکوشند که از این طریق در راه پیروزى ملت، گام‏هاى مستحکم‏ترى برداشته شود.

    مسأله دوم این است که دستاوردهاى کنونى کشور مرهون شهدا و نیز فداکارى همه ملت است و باید توجه داشت که دشمن در مقاطع مختلف کوشیده است که در راه پیشرفت و سعادت ملت ایران مشکلاتى را فراهم آورد که این مشکلات البته ملت ایران را با سختى‏هایى روبه‏رو ساخته است اما در نهایت نتوانسته است مانعى بر سر راه پیروزى ملت گردد و در نهایت ملت از این مشکلات به خوبى عبور نموده است. دشمن در دوره‏هایى تلاش نمود تا با تزویر و حتى ارعاب و تلاش‏هاى جدایى‏طلبانه، کشور را با مشکل مواجه سازد، در دوره‏اى مسأله جنگ تحمیلى را پیش آورد و در دوران‏هایى با تبلیغات روانى علیه ملت ایران اقدام نمود و سرانجام در زمینه ترور بزرگان کشور هر چه توانست انجام داد و نیز روش‏هاى دیگرى از جمله انقلاب مخملین و... را امتحان نمود اما همه این‏ها با رهبرى حکیمانه والهی حضرت امام (ره )و مقام معظم رهبری و حمایت ملت ناکام ماند و به لطف الهى اکنون کشور در وضع کنونى، آینده بهترى را در پیش دارد و مسیر حرکت ملت به سوى سعادت و پیشرفت است. در چنین شرایطى باید همگان را به تلاش مجدانه و جهاد خالصانه دعوت کرد و خاطرنشان ساخت که دعواهاى بیهوده و مسائل حاشیه‏اى نباید مسؤولان را به خود مشغول سازد و همگان باید در مسیر خدمت به کشور و تلاش شبانه‏روزى براى حرکت به سوى اهداف از هر مسأله حاشیه‏اى پرهیز نمایند و بدون حاشیه‏سازى و حاشیه پردازى به مسائل اصلى کشور توجه داشته باشند.

در یک نگاه تحلیلی محورهای مورد اشاره در فرمایشات مقام معظم رهبری را در ابعاد زیر میتوان برشمرد:

 1. وحدت و همدلى‏

 جمهورى اسلامى ایران در شرایط کنونى که کشور در مسیر پیشرفت قرار گرفته است و زیربناهاى لازم براى حرکت به سمت اهداف انقلاب اسلامى و ساختن کشور نیز فراهم است، بیش از همیشه نیازمند وحدت و همدلى است. ملت ایران که در طول سه دهه گذشته توانسته است مشکلات بسیارى را پشت سر بگذارد و به دستاوردهاى عظیمى نیز دست یابد و خصوصا در سال‏هاى اخیر توانسته است گامهایى مهم در جهت عدالت و ساختن کشور بردارد، در اوضاع کنونى نیازمند حفظ وحدت و همدلى است تا از این طریق در راه پیشرفتى که ملت در پیش گرفته است و مسؤولان قواى مختلف کشور نیز مجدانه در راه آن تلاش مى‏کنند، خللى ایجاد نشود. بر همین اساس است که مى‏توان بیان داشت که اولین نکته‏اى که رهبر معظم انقلاب اسلامى بر آن تأکید فرمودند، مسأله وحدت کشور و تلاش براى حفظ آن است که در این میان شهدا به عنوان نماد فدائیان وحدت و مردم استان کردستان به عنوان قهرمانانى که در برابر تلاش دشمن براى بر هم زدن وحدت کوشش کرده‏اند، مورد توجه قرار گرفته‏اند.

2. فداکارى‏هاى همه ملت‏

نکته دومى که باید به آن توجه نمود این است که ملت ایران در راستاى رسیدن به دستاوردهاى بزرگ کنونى که حقیقتا در جهت ایجاد ایرانى شایسته ملت بزرگ ایران حرکت مى‏نماید، فداکارى‏ها و رشادت‏هاى فراوانى از خود نشان داده‏اند. در طول سالهاى گذشته، دشمنان ملت ایران تلاش‏هاى فراوانى نموده‏اند تا بر سر راه پیشرفت ملت ایران مشکلاتى را ایجاد نمایند.

 از اولین روزى که در ایران اسلامى نظام مقدس جمهورى اسلامى شکل گرفت، دشمن به شیوه‏هاى مختلف در صدد از میان برداشتن این نظام بوده است. اگر بخواهیم نگاهى به بخشى از فهرست طولانى تلاش دشمن در این زمینه داشته باشیم، مى‏توان موارد زیر را بیان کرد:

 تلاش براى نفوذ در نظام اسلامى و ایجاد انحراف در آن در دولت موقت‏

تلاش براى ایجاد درگیرى داخلى از طریق درگیرى‏هاى جدایى‏طلبانه مانند کردستان و ترکمن‏صحرا

 تلاش براى فعالیت‏هاى سازمان‏یافته جاسوسى و اقدامات ضد انقلابى در لانه جاسوسى‏

 تلاش براى ایجاد کودتا و سرکوب نظامى مردم‏

 تلاش براى شکست انقلاب ملت ایران از طریق جنگ همه‏جانبه و تحمیل جنگ بر ملت ایران‏

 تلاش براى ایجاد اختلافات داخلى میان گروه‏هاى مختلف درون نظام در مقاطع مختلف‏

 استفاده از ابزار جنگ روانى و ناامید کردن ملت‏

 استفاده از ابزار محاصره اقتصادى و دارویى و...

 استفاده از ابزار ارعاب و تهدید و...

 استفاده از ابزارهاى دیپلماتیک و بازى‏هاى بین‏المللى مانند بازى دادگاه میکونوس و حوادث پس از آن‏

استفاده از سازمان‏هاى بین‏المللى و ابزارهاى تحریم بین‏المللى‏

استفاده ابزارى از مسائلى مانند پرونده هسته‏اى و پرونده حقوق بشر و...

 تبلیغات روانى براى القاى جنگ قدرت داخلى در نظام در مقاطع مختلف‏

 تلاش براى بدبین کردن مردم به مسؤولان و نظام و سلب اعتماد مردم از نظام‏

 تلاش براى دو دسته یا چند دسته کردن مردم و در برابر هم قرار دادن آن‏ها

استفاده از ابزار ترور بزرگان و شخصیت‏هاى برجسته و تاثیرگذار

استفاده از ابزار ترور براى ایجاد درگیرى‏هاى سیاسى داخلى و...

استفاده از ابزار ترور براى جلوگیرى از پیشرفت‏هاى علمى و تکنولوژیک ملت‏

استفاده از روش‏هاى انقلاب‏هاى رنگین و مخملین‏

استفاده از نیروهاى نفوذى و فاسد براى تخریب چهره نظام اسلامى و صدمه به آن‏

و صدها روش و شیوه دیگر

 این درحالى است که ملت ایران در برابر همه این اقدامات دشمن با تمسک به حبل ایمان و استقامت و با پیروى از رهبرى داهیانه حضرت امام خمینى - رحمت الله علیه - و پس از ایشان حضرت آیت الله خامنه‏اى توانسته‏اند به خوبى امتحان بدهند و از این آزمون‏هاى سخت و جانکاه موفق و پیروز بیرون آیند. برهمین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامى در این دیدار ضمن تمجید از مردم کردستان و بیان این که صمیمیت و وفادارى مردم کردستان به نظام جمهورى اسلامى، فوق‏العاده و در کمتر جایى مشاهده مى‏شود، به فشار گروهکها و ایجاد فضاى رعب و وحشت در کردستان در اوایل انقلاب اشاره کردند و افزودند: مردم کردستان همواره وفادارى خود را به نظام نشان داده‏اند و تبلیغات پیچیده دشمن هم نتوانسته است این خصوصیت ارزشمند را تحت تأثیر قرار دهد.

حضرت آیت الله خامنه‏اى از علما و بزرگان کردستان خصوصاً شهید شیخ الاسلام و جناب آقاى مجتهدى یاد کردند و گفتند: دشمنان وحدت ملى و پیشرفت کشور نتوانستند حقایق سفر کردستان را تحمل کنند لذا انتقام حقیرانه‏اى از شهید شیخ الاسلام گرفتند و این شخصیت فرزانه و مظلوم را به شهادت رساندند.

3. پیروزى ملت ایران و پیشرفت به سوى اهداف‏

در چنین فضایى است که باید توجه داشت که این پیروزى‏هاى ملت، گوهرى گرانقدر است که به این سادگى به دست نیامده است و حرکت کنونى ملت ایران به سوى اهداف متعالى خویش حرکتى نیست که بتوان آن را امرى ساده دانست. بلکه این حرکت حاصل مجاهدتى سخت‏کوشانه و اقداماتى فداکارانه بوده و هست. از این روست که همه مسؤولان کشور باید توجه داشته باشند که وظیفه اصلى آن‏ها خدمت به مردم و تسهیل روند حرکت به سوى اهداف انقلاب و اسلام است. به لطف خداى متعال در حال حاضر مسؤولان کشور در قواى مختلف با جدیت هرچه تمامتر مشغول کار و خدمت و مجاهدت هستند و مى‏کوشند تا در میدان خدمت به ملت، گوى سبقت را از یکدیگر بربایند. با این همه باید توجه داشت که همه مسؤولان باید از حاشیه‏سازى و حاشیه‏پردازى خوددارى نمایند و در عرصه پیشرفت ملت ایران از هر گونه مشکل و معضلى جلوگیرى به عمل آورند.

 4. وضع امروز کشور، آینده بهتر و روشن‏تر را نوید مى‏دهد

 نکته نهایى که توجه به آن بسیار مهم است، این است که در شرایط کنونى باید روح امید و خوش‏بینى به آینده کشور را که مسأله‏اى حقیقى و واقعى است در میان همه ملت دمید. به راستى کشور اکنون در وضعى قرار دارد که آینده بهتر و روشن‏ترى را نوید مى‏دهد. این یک تعارف یا شعار نیست. کشور ما اکنون در فضایى قرار گرفته است و گام در راهى‏نهاده است که تداوم آن و خوددارى از حاشیه‏سازى و حاشیه‏پردازى در آن مى‏تواند به آینده بسیار روشنى دست یابد. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامى ضمن سخنان اخیر خود، خاطرنشان ساختند که ملت ایران با حرکت روشن‏بینانه، مجدانه، مستمر و مستقیم خود از لحاظ «علمى، اجتماعى، آبروى سیاسى و عزت ملى» به جایگاهى برتر از گذشته رسیده است.

 ایشان با اشاره به اعتراف دشمن به اقتدار، عزت و جایگاه والاى جمهورى اسلامى ایران در منطقه، خاطرنشان کردند: مافیا و امپراطورى تبلیغاتى دشمن از روز اول پیروزى انقلاب هرچه توانست علیه این نظام تبلیغات کرد اما نظام اسلامى نه در مقام ادعا بلکه در عمل، با حرکت در مسیر پیشرفت، این ترفندها را باطل و خنثى کرد.

رهبر انقلاب افزودند: اکنون نام جمهورى اسلامى ایران، برجستگان و اهداف والاى آن با شیرینى و عظمت در میان ملتها یاد مى‏شود و این کشور، آبروى بالایى در دل ملتها دارد.

 ایشان پشتوانه پیشرفت ایران را حرکت مجدانه، مسلمانانه، متعبدانه و روشن‏بینانه دانستند و خاطرنشان کردند: ملت ایران با تلاش خود، این پیشرفتها را به دشمن تحمیل کرد و وضع امروز کشور، آینده بهتر و روشن‏تر را نوید مى‏دهد.

 رهبر انقلاب اسلامى با اشاره به دهه عدالت و پیشرفت، افزودند: کشور از اتحاد، پیشرفت و میل به حرکت علمى برخوردار است ضمن آن‏که در زمینه عدالت، کارهاى برجسته و کم‏نظیرى انجام شده است.

 حضرت آیت الله خامنه‏اى به ضرورت ایفاى نقش هر استان در پیشرفت کشور تأکید و خاطرنشان کردند: هر مجموعه استانى باید در مسابقه مثبت تلاش و پیشرفت، سهم خود را ادا کند و استان کردستان و نخبگانش هم تلاش کنند برجستگى خود را در این زمینه نشان دهند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/4/5:: 12:17 عصر     |     () نظر

راهکارهاى تحقق شعار جهاد اقتصادى‏

 رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزى هر سال، جهت‏گیرى فعالیت‏هاى مردم و مسؤولان نظام را با تعیین و اعلام نام براى آن سال مشخص مى‏فرمایند. این نامگذارى‏ها در واقع استراتژى‏هاى نظام جمهورى اسلامى ایران هستند که توسط ولى امر مسلمین تبیین مى‏شوند.

پس از آن‏که رهبر عظیم‏الشان انقلاب، سال 1388 را به عنوان "سال اصلاح الگوى مصرف" و سال 1389 را به نام سال "همت مضاعف و کار مضاعف" نامیدند، با نامگذارى سال 1390 به عنوان سال "جهاد اقتصادى" به سال جارى نیز عنوانى اقتصادى دادند تا نشان‏دهنده دغدغه و تأکید معظم له بر حل مشکلات مردم در این زمینه باشد و از این حیث یک پیوستگى ضرورى بین نامگذارى این سه سال متوالى قابل مشاهده است که مسلماً تأمین منافع ملى را در پى خواهد داشت.

با توجه به این‏که حوزه اقتصاد یکى از حوزه‏هاى مهم و ملموس در زندگى مردم به شمار مى‏رود و امروزه به عنوان اولویت نظام مطرح است، نیاز به انجام اقدامات جهادى اجتناب‏ناپذیر است و از این رو باید به عنوان یک وظیفه دینى و ملى مورد توجه همگان بخصوص مدیران حوزه‏هاى مختلف از بخش‏هاى دولتى و غیردولتى قرار گیرد تا عنوان "جهاد" براى آن اهتمام‏ها زیبنده باشد.

 واقعیت امر این است که در 33 سال گذشته، با همراهى تنگاتنگ مردم با مسؤولان کشور، کارآمدى جمهورى اسلامى ایران، در عرصه‏هاى مختلف، نظیر توسعه و آموزش نیروى انسانى، توسعه و جهش علمى، دستاوردهاى فناورى‏هاى نوین، حفظ مرزها و سرحدات و امنیت ملى، تأمین امنیت داخلى کشور، بهداشت و زیرساخت‏هاى درمانى، بیمه‏هاى همگانى، توسعه راه‏ها و ناوگان حمل و نقل و... به خوبى اثبات و نشان داده شد و به همین دلیل نظام سلطه در شرایط انفعالى قرار گرفت.

وقتى دشمن در عرصه‏هاى مختلف که به بخش اندکى از آن‏ها اشاره شد، شکست خورد و متوجه توان جمهورى اسلامى شد، تنها برگى که در دستانش باقى مانده است و در سال‏هاى اخیر از آن استفاده مى‏کند، ایجاد ناکارآمدى در برنامه‏هاى اقتصادى کشور و مانور تبلیغى روى آن مى‏باشد تا رابطه مردم و نظام اسلامى را سست کند و به همین دلیل بر طبل تحریم‏هاى اقتصادى با شدت بیشترى مى‏کوبد.

البته باید توجه داشت که غربى‏ها، با زیاده‏خواهى‏هاى متکبرانه خود، از ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون به انواع تحریم‏هاى ناجوانمردانه بر علیه ملت ایران مبادرت کردند که تحریم‏هاى اقتصادى در سال‏هاى اخیر به حربه‏اى جدى براى ناراضى کردن مردم و توقف برنامه هسته‏اى کشورمان مورد استفاده قرار گرفت، اما همچنان که مردم ایران در 33 سال گذشته، با تدابیر امام راحل و رهبرى عزیز، از گردنه‏هاى متعدد توطئه و فتنه به سلامت عبور کرده‏اند، این بار نیز پیروز صحنه جنگ اقتصادى خواهند بود.

 بنابراین در چنین شرایطى نه تنها باید تحریم‏ها را خنثى کرد، بلکه باید از آن‏ها فرصت‏هایى ساخت تا بتوان جامعه‏اى را که در آن فقر، گرانى، بیکارى و فساد وجود نداشته باشد، براى مردم کشورمان تدارک دید و علاوه بر این، الگویى براى سایر کشورهاى استقلال‏طلب ارائه داد. راهبرد اصلى این موضوع همین استراتژى " جهاد اقتصادى" است که تجویز شده است.

مقام معظم رهبرى قبلا در توضیح لفظ "جهاد" فرمودند که جهاد یعنى مبارزه. یعنى تلاش پر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن؛ جهاد در زبان عربى عیناً به همین معناست یعنى مبارزه. در قرآن و حدیث هم به همین معناست. جهاد یعنى جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع.

 شایان توجه است که مفهوم جهاد به تلاشى مقدس اطلاق مى‏شود که در گفتمان دینى معنا و مفهوم پیدا مى‏کند. وقتى عمل خیرى مزین به صفت مقدس "جهاد" باشد، مى‏تواند برکات زیادى را نصیب مردم کند، همچنان که "جهاد سازندگى" این گونه بوده است. از این رو مقام معظم رهبرى براى بهبود اقتصاد کشور که در رسانه‏ها از آن به عنوان تحول اقتصادى یا انقلاب اقتصادى یا سایر عناوین مشابه یاد مى‏شود، پیشوند "جهاد" را الحاق فرمودند تا علاوه بر آن‏که مبین جد و جهد مقدس در این عرصه مى‏باشد، رشد اقتصادى با فرهنگ دینى و اعتقادى مردم و مسؤولان گره بخورد و یک فعالیت صرفا مالى و اقتصادى تلقى نشود، همچنان که در زمان جنگ تحمیلى نیز فعالیت‏هاى نظامى را دفاع مقدس و جهاد مى‏دانیم. در نظریه اسلامى، پیشرفت همه عرصه‏ها و نظامات زندگى از جمله نظام اقتصادى در ذیل رهبرى فرهنگ نظام و تربیت انسان مؤمن و خداشناس شکل مى‏گیرد. بنابراین شاخص‏هاى جهاد اقتصادى در بیان رهبرى را به اختصار مى‏توان چنین بر شمرد:

 - دارا بودن روحیه جهادى‏

 - استحکام تدین و معنویت‏

 - پرهیز از درگیرى و مسائل حاشیه‏اى و رعایت الزامات جهاد اقتصادى‏

 - اتحاد و همبستگى ملى و استفاده از توانمندى‏ها و خلاقیت‏

 - هماهنگى مسؤولان در خدمت صادقانه‏

 - عدم برخورد شعارى و طراحى فکرى و اقدام عمل با همت جهادى‏

ماهیت جهاد اقتصادى‏

ماهیت جهاد اقتصادى بر عناصر ذیل استوار است:

 اول: در ماهیت جهاد، تقرب الهى نهفته است و هر کارى اگر چه با جهد و کوشش عظیم رخ دهد اما در آن قصد و تقرب الهى وجود نداشته باشد و صبغه الهى نداشته باشد، نمى‏تواند آرم مبارک جهاد را بر پیشانى خود داشته باشد. لذا بدون شک و تردید، جهاد اقتصادى مى‏بایست بر پایه فرهنگ اسلامى شکل گیرد و به تقویت فرهنگ اسلامى نیز منجر شود.

 دوم: در جهاد اقتصادى نوعى قربانى کردن منافع فردى، حزبى و گروهى در پیش پاى منافع و مصالح جامعه اسلامى نهفته است، بر این اساس آنان خود را سربازان و افسران و مدیران و فرماندهان این میدان مى‏دانند، باید آماده فداکارى و ایثار منافع فردى به هدف تأمین مصالح اجتماعى باشند.

سوم: در ماهیت جهاد اقتصادى نوعى جهش اقتصادى خارج از روال معمول نهفته است، گویى قرار است حرکتى فراتر از روند معمول در اقتصادى کشور رخ دهد. بنابراین همه شاخص‏ها و مولفه‏هاى اقتصادى در سال جارى باید با جهش جدى روبه‏رو شوند و این نیازمند وحدت ملى و عزم ملى است، لذا نباید اجازه داد که با اصل شدن مسائل حاشیه‏اى، رخنه‏اى در این حرکت جدى ایجاد شود.

 چهارم: عرصه جهاد، عرصه مقابله با دشمن است. دشمنان همیشگى انقلاب اسلامى و در رأس آن استکبار جهانى و ایادى داخلى آن، در این سال‏ها هر کارى که توانسته‏اند براى جلوگیرى از حرکت رو به رشد انقلاب اسلامى و به تبع آن جریان بیدارى اسلامى انجام داده‏اند، به گونه‏اى که مى‏توان گفت: هیچ طرح و برنامه و نقشه هویدا نشده‏اى ندارند. در عرصه اقتصادى نیز شاهد تحریم‏ها و کارشکنى‏ها در کنار سنگ‏اندازى‏هاى ستون پنجم دشمن بوده‏ایم، لذا این عرصه نیز یک میدان مبارزه جدى را فراهم آورده است.

 در سال جهاد اقتصادى امید آن است که بر شکست‏هاى دشمن در این عرصه نیز افزوده شود و تهدیدها به فرصت‏ها تبدیل گردد و این خود الگوى دیگرى شود براى حرکت بیدارى اسلامى.

 پنجم: جهاد اقتصادى بدون تلاش فوق‏العاده تحقق‏پذیر نیست و این حلقه ارتباطى شعار سال‏90 با شعار سال 89 است. لذا هر فرد مسلمانى در هر عرصه‏اى که فعالیت مى‏کند، مى‏بایست با همت و کار مضاعف در عرصه جهاد اقتصادى و در بستر ولایتمدارى و فرهنگ اصیل اسلامى در عرصه جهاد اقتصادى حضور یابد.

 در پایان اگر مقدمات فوق تمام تلقى شود، پیداست که از سوى رهبر حکیم انقلاب اسلامى یک تحول عظیم اقتصادى در دامان یک تحول عظیم فرهنگى انتظار کشیده مى‏شود و باز بر این امر تأکید مى‏گردد که در این رویکرد به اقتصاد، فرهنگ، اساسى‏ترین گام در نظر و عمل و گفتار است. چرا که نتیجه جهاد اقتصادى در فرهنگ اسلامى تحقق پیشرفت توأمان با عدالت در کشور است. این رویکرد دقیقا برخلاف رویکرد غربى توسعه است که نظام اقتصادى نقش رهبرى همه نظامات زندگى از جمله فرهنگ و تعلیم و تربیت را ایفا مى‏کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/4/5:: 12:16 عصر     |     () نظر

فرصت های ایران برای تحقق شعار جهاد اقتصادى‏

1- منابع مالى‏

یک نگاه کلى به وضعیت منابع مالى سال 90، اطمینان لازم در این زمینه را فراهم مى‏سازد. اجراى طرح هدفمندى یارانه‏ها باعث آزاد شدن منابع قابل توجهى گردیده است. قیمت نفت افزایش مناسب و مطمئنى داشته و با توجه به مجموع شرایط به لحاظ قیمت نفت، احتمال مشکل بسیار بعید مى‏نماید. صندوق توسعه ملى امسال، ذخیره قابل اتکایى خواهد بود، افزایش صادرات، درآمدها را افزایش خواهد داد، افزایش سرمایه‏گذارى در کشور بخصوص توسط ایرانیان خارج از کشور قابل توجه است، رونق موجود نیز از افزایش درآمدهاى مالیاتى خبر مى‏دهد و در مجموع با توجه به ذخایر کشور به لحاظ منابع، آنچه براى یک جهش اقتصادى مورد نیاز است - بحمدالله - فراهم است. افزون بر آن‏که سهم سایر عوامل همچون مدیریت، توانمندى علمى و صرفه‏جویى‏ها از عامل منابع بسیار فراتر است.

 افزایش بهره‏ورى که محورى‏ترین شیوه تحقق جهاد اقتصادى است، تأمین‏کننده بخش عمده منابع مالى در این حرکت بزرگ خواهد بود. بى‏شک رشد اقتصادى بدون افزایش بهره‏ورى تحقق پیدا نمى‏کند و انتظار از هر برنامه اقتصادى، تحقق رشد اقتصادى پایدار است.

 بدون شک یکى از نتایج و اهداف ملموس و قابل انتظار و اصلى مدیریت و جهت‏گیرى براى جهاد اقتصادى، حصول یک رشد اقتصادى مستمر است که ابزار اصلى و شرط لازم براى ایجاد اشتغال‏هاى مولد، کاهش فقر و بیکارى، توزیع عادلانه درآمد و بویژه توسعه پایدار است، ضمناً از آنجا که در سند چشم‏انداز 20 ساله کشور، ایران کشورى است توسعه‏یافته با جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در منطقه، لذا رسیدن به اهداف سند چشم‏انداز از جمله جایگاه برتر در منطقه، مقابله با فقر و ایجاد اشتغال براى مردم، مستلزم این است که رشدهاى بالاى اقتصادى محقق شود.

 به همین جهت در برنامه چهارم توسعه، نرخ رشد اقتصادى در مجموع 8درصد پیش‏بینى شده بود که 5/5درصد این رشد براى انباشت سرمایه و نیروى کار و قرار بر این بود که 5/2درصد از این رشد از طریق بهره‏ورى تحقق پیدا کند، به عبارت دیگر بهره‏ورى کل عوامل که در برنامه سوم به طور متوسط سالانه 8/0 درصد رشد پیدا کرد، در برنامه چهارم به طور متوسط هر سال باید 5/2درصد رشد پیدا مى‏کرد یعنى در مجموع 3/31درصد از کل رشد اقتصادى کشور را باید از طریق بهره‏ورى به‏دست آورد. البته هنوز آمار دقیقى از نرخ رشد اقتصادى و نرخ رشد بهره‏ورى واقعى در برنامه چهارم در دسترس نیست ولى اطلاعات پایش‏نشده حاکى از عدم حصول اهداف برنامه است، ضمناً نرخ رشد اقتصادى در برنامه پنجم توسعه 8 درصد در نظر گرفته شده که باید براى نیل به آن و در نهایت تحقق اهداف سند چشم‏انداز، راهبردهاى مشخص و مدونى تعریف شده باشد.

 2- منابع انسانى‏

 به لحاظ نیروى انسانى، هم از جهت مدیریت و هم از جهت فنى و مهارت و توان کارشناسى در کشور، اگر چه در سالهاى پیشین، داراى کاستى‏هایى بوده‏ایم و لیکن در شرایط کنونى از هر دو جهت مشکل خاصى وجود ندارد. به لحاظ توانمندى مهارتى، انبوه فارغ‏التحصیلان دانشگاه‏ها و تربیت‏شدگان مراکز آموزشى حرفه‏اى و فنى و از همه مهم‏تر متغیر جوانى جمعیت و استعداد شایسته و خلاصه کمیت و کیفیت جمعیت موجود، عواملى است که نیاز کشور به منابع انسانى را براى تحقق جهش اقتصادى جوابگو مى‏باشد.

 3- اسناد و قوانین‏

 ابهام و سردرگمى در اهداف و اسناد بالادستى و یا فقدان قوانین و مقررات لازم براى حرکت اقتصادى، همیشه مشکل‏ساز بوده و هست ولى با داشتن سند چشم‏انداز ملى، تصویب و ابلاغ سیاستهاى کلى برنامه پنجم، نظام ادارى، اصل 44 و انرژى و مانند آن، تدوین و تصویب برنامه پنجم و بسته‏هاى سیاستى اقتصادى دولت دهم، طرح‏ها و لوایح اقتصادى مصوب سالیان اخیر، در وضعیت کنونى، مسأله ابهام و یا اختلاف دیدگاههاى موجود در جهت‏گیریها و سیاستهاى کشور را برطرف کرده و نظام با وضوح و روشنى به مسیر خود ادامه مى‏دهد. بسیارى از دیدگاهها به هم نزدیک شده و مباحث مختلف علمى در قالب قوانین و سیاستهاى مشخصى، ظاهر گردیده است و به لحاظ اسناد قانونى، افق اقتصادى کشور روشن و بسیارى از ابهامات پیشین برطرف گردیده و مهم‏تر آن‏که تجربیات گذشته، پستى و بلندى‏هاى عرصه اقتصاد در سه دهه قبلى نیز چراغ راه نظام گشته است.

 از این رو وجود اسناد و قوانین بالادستى مناسب نیز بستر بسیار خوبى براى جهش اقتصادى است بویژه این‏که در برخى از این اسناد، همین جهش اقتصادى به عنوان هدف، ابلاغ گردیده است. مثلاً در سند چشم‏انداز ملى، احراز جایگاه اول اقتصادى در منطقه آسیاى جنوب غربى هدف کشور در افق 1404 معرفى شده است.

 4- توان علمى‏

 شتابى که در رشد و شکوفایى علمى در کشور وجود دارد، از همه عرصه‏ها بیشتر بوده است به گونه‏اى که سازمانهاى جهانى را نیز به اعتراف واداشته است. شتاب 11 برابرى رشد علمى در کشور نسبت به میانگین جهانى، نویدبخش تحولات بسیار مهمى در آینده کشور بوده و پیشرفتى پایدار را خبر مى‏دهد. تولید علم، اقتصاد را نیز دانش‏بنیان نموده و جهش علمى بطور طبیعى، شکوفایى در عرصه‏هاى گوناگون بویژه جهش اقتصادى را نیز به دنبال خواهد داشت.

 از همه مهم‏تر، روحیه خودباورى علمى است که در کشور شکل گرفته و انبوه نیروهاى علمى و باانگیزه در کشور، جایگاه خاصى براى نظام نوپاى اسلامى به وجود آورده است. در بسیارى از موارد در تولیدات علمى کشور رقابت تنگاتنگ با چند کشور اول دنیا وجود دارد و وجهه علمى کشور را در دنیا ارتقاء داده است.

 اراده همه ارکان نظام نیز براى تقویت و تثبیت در جهت پیشروى علمى، تضمین‏گر آینده علم در کشور است. بنابراین عرصه علمى کشور نیز جهت یک جهاد اقتصادى کاملاً مهیاست.

5- زیرساختها

 از همان آغاز پیروزى انقلاب اسلامى و شکل‏گیرى نظام جمهورى اسلامى بطور پیوسته با وجود مشکلات فراوان، تمرکز نظام بر ایجاد و توسعه زیرساختها و زیربناهاى اصلى در حوزه‏هاى مختلف، باعث توسعه و تأمین آن‏ها گشته است. امروزه فضاهاى کالبدى مورد نیاز، جاده‏ها، سدها، تأسیسات زیربنایى در همه بخشها، آب، برق، مخابرات، حمل و نقل، دانشگاه‏ها، و... با نگاه جامع و آزمایشى و خلاصه ظرفیتهاى عظیم برآمده از تلاش سه دهه مردم انقلابى کشورمان که در کوران حوادث جنگ و رویارویى با غرب شکل گرفته، سرمایه عظیم و اطمینان‏بخشى براى جهش اقتصادى در سال 90 است.

6- مدیریت لایق و توانمند

 مدیریت کنونى در کشور اعم از قوه مجریه، مقننه و قضائیه، اولاً از انگیزه لازم براى جهاد اقتصادى برخوردار است زیرا سالهاى تعیین‏کننده‏اى به‏ویژه براى دولت دهم بوده و مجلس نیز سال پایانى خود را مى‏گذراند و در قوه قضائیه نیز مدیریتى تازه نفس وارد عرصه شده است. ثانیاً عزم به تحول جدى اقتصادى را دارند. مصوبات مجلس و بسته‏هاى سیاستى دولت گواه این عزم در سال 90 مى‏باشد. ثالثاً قوه مجریه و دولت دهم جسارت و شجاعت لازم براى ورود به جهاد اقتصادى را دارد. اجراى طرح زمین‏مانده هدفمندى یارانه‏ها، شاهد صدقى بر این مدعاست. به لحاظ مدیریتى، دولتى سخت کوش، با انگیزه، فعال، خستگى‏ناپذیر و کاملا عملیاتى، فرصت مناسبى براى کشور بوده و بنابر این فضاى مدیریت کشور، امیدوارکننده براى تحقق شعار سال مى‏باشد.

 وعده خداوند در یارى انسانهاى مؤمن و مجاهد

فراتر از همه تحلیل‏ها و محاسبات عادى، بر اساس آموزه‏هاى قطعى و تخلف‏ناپذیر قرآنى که در سه دهه گذشته نیز به طور مکرر تجربه شده است، دست حمایت و عنایت پروردگار عالم و وعده نصرت و پیروزى او را بعنوان بنیادى‏ترین سرمایه در مسیر حرکت ملّت مسلمان و انقلابى ایران همراه داشته و داریم. خداوند سبحان در سوره طلاق، فرموده است:

 و من یتق الله یجعل له مخرجاّ و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل على الله فهو حسبه انّ الله بالغ امره قد جعل الله لکل شىِ قدراَ.

 یعنى هر فرد یا جامعه‏اى که راه تقوا و بندگى خدا را پیشه کند، براى او گشایش و رهایى مقرر مى‏شود و از راهها و طرق پیش‏بینى نشده‏اى او را بهره‏مند مى‏نماید و کسى که به خدا توکل نماید، او برایش کفایت است. خداوند امر خود را به انجام خواهد رسانید. خداوند براى هرچیزى اندازه‏اى قرار داده است.

 اطلاق صدر این آیه بدون هیچ قیدى تصریح به این است که هرکس و هر جامعه‏اى تقواى الهى پیشه کرده و بر او توکل نماید، هرچند اسباب و وسائل پیش‏رو و محاسبه‏شده، مخالف خواست او باشد، خداوند به کمک آمده و اراده خود را محقق مى‏سازد. به همین جهت در آیات دیگر فرموده است:

- ادعونى استجب لکم (مومن‏60)

- الیس الله بکاف عبده (زمر36)

- والله غالب على امره و لکن اکثر الناس لایعلمون (یوسف‏21)

همه این‏ها وعده‏هاى نویدبخش و تخلف‏ناپذیر الهى است که سرمایه اصلى نظام ما در پیمودن راه تعالى از طریق عمل به تکلیف و اطاعت از خداست. از این رو با اطمینان خاطر به کامیابى و پیروزى در این راه، ملت ما تلاش خود را در سال 90 بر عرصه تولید و فعالیت‏هاى اقتصادى متمرکز خواهد نمود و بزودى شاهد دستاوردها و نتایج این مجاهدت خود خواهد بود. ان‏شاءالله


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/4/5:: 12:15 عصر     |     () نظر

شأنیت و شایستگى حقیقى حضرت آیت الله خامنه اى
چکیده: اگرچه صرف انتخاب مقام معظم رهبرى به عنوان جانشین حضرت امام(ره) که با درایت و جامع‏نگرى خبرگان رهبرى و در زیر سایه عنایت الهى انجام پذیرفت، توانست امید دشمنان امام و انقلاب پس از رحلت حضرت امام را به یأس تبدیل نماید اما شاید کمتر کسى در آن زمان مى‏توانست اوج عظمتى را که معظم‏له در طى دو دهه رهبرى خویش به منصه ظهور خواهد رسانید پیش‏بینى کند.
عظمتى که بیش از هرچیز برپایه کمالات بى‏بدیل شخصیتى ایشان استوار بوده و با تلاش و جدیتى وصف‏ناپذیر، همگان را به اذعان توانمندیها و شایستگى‏هاى ایشان وادار نموده است. به یقین درک این «نعیم» بى‏بدیل از یکسو بر فهم بسترسازى مدبرانه امام راحل نسبت به آینده انقلاب در اواخر عمر شریف ایشان مبتنى است و از سوى دیگر دقت در انطباق روش و منش رهبرى آن دو بزرگوار و برخى شیوه‏ها و نمونه‏هاى متعالى رهبرى مقام عظماى ولایت حضرت آیت‏الله خامنه‏اى استوار است که باید شکرگزار خدا بوده و به هدایت مجلس خبرگان رهبرى به این انتخاب در آن زمان حساس یعنى روز رحلت حضرت امام اُمّت آفرین گفت که در این نوشتار به‏طورمختصر به آن‏ها پرداخته شده است.
1- رفع موانع براى رهبرى آینده انقلاب: به‏طور مسلم موضوع تداوم رهبرى آن‏هم در اولین برهه پس از حضرت امام یکى از مسائل مهم و اساسى مسیر و راه انقلاب پربرکت اسلامى بود که ذهن و جان عاشقان امام و انقلاب را به خود مشغول و بسیار نگران مى‏ساخت. این چنین نگرانى‏اى را مى‏توان در تاریخ اسلام و تشیع آنگاه به خوبى مشاهده کرد که بسیارى از شیعیان با نگرانى امام زمان خویش را با سؤال از امام بعدى مورد خطاب قرار مى‏دادند. شاید سنگینى خطاب در آیه شریفه آل عمران که به شایعه قتل رسول خدا(ص) در اُحد مربوط مى‏باشد، حکایت‏گر تأثیر بسزایى است که مى‏توانست فقدان پیامبر اکرم، به عنوان اولین رهبر و غرس‏کننده نهال اسلام در مسلمانان داشته باشد که صد البته با تربیت قرآنى براى تداوم مسیر آن حضرت آماده مى‏شدند که این امر در رحلت امام راحل تکرار مکرر این درس را تداعى مى‏نمود که قرآن مى‏فرماید: «أفإن مات او قتل انقلبتم على اعقابکم و من ینقلب على عقیبه فلن یضر الله شیاً.»
در هر صورت این دل‏مشغولى‏ها به نوعى امام راحل را نیز در گیر مى‏ساخت که نمونه آشکار آن را در جریان ناصواب انتخاب آقاى منتظرى به عنوان قائم مقام رهبرى مى‏توان مشاهده نمود. اشتیاق خبرگان به رفع این دل‏مشغولى که اعلان قبل از تصویب و طرح موضوع با حضرت امام را موجب گردید و اعلام نارضایتى بعدى حضرت امام که در نامه 8/1/68 بر آن تأکید نمودند، همگى حاکى از آن حال و هوا و دل‏مشغولى داشته است. در این میان امید دشمنان انقلاب نیز امرى نبوده که آن‏ها حتى خود را نسبت به مخفى نگاه داشتنش ملزم بدانند و به‏طور مکرر و صریح از سوى آن‏ها مطرح گردیده بود.
در این میان آنچه بیش از همه به عنوان شاخص‏هایى از نگاه جامع حضرت امام حکایت نموده، بسترسازى رهبرى بعد از خویش است که نمونه‏هاى مهم آن را مى‏توان در قضایاى مربوط به امر بازنگرى قانون اساسى و خصوصاً پیشنهاد حذف شرط مرجعیت از شرایط رهبرى مندرج در قانون اساسى و نیز ختم قائله جنگ و به تعبیر خود امام پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر و هم‏چنین حل صریح موضوع قائم مقامى رهبرى آقاى منتظرى بود که اهمیت آن بر هیچ‏کس پوشیده نیست.
2 - راهنمایى و عطف توجه به شخص آیت‏الله خامنه‏اى: توجه و عنایت خاص حضرت امام نسبت به مقام معظم رهبرى، امرى نبود که منحصر به زمانى خاص باشد. تعابیرى که امام در جریان ترور ایشان در سال 60 داشتند و این‏که به دکتر (پورمقدس) اعلام کرده بودند وضعیت ایشان را هر نیم ساعت از دکتر معالج ایشان جویا شده به‏اطلاع امام برسانند و یا حتى تعابیرى که در جریان تعریض به خطبه معظم‏له در خصوص شؤون ولایت فقیه داشتند، تمامى حکایت از عنایت خاص نسبت به ایشان داشته است که این عنایت با مواردى که از سوى مرحوم حاج احمدآقا و برخى مسؤولین نظام همچون آیت‏الله هاشمى رفسنجانى، موسوى اردبیلى و... در جریان انتخاب ایشان از سوى خبرگان طرح گردید، مسیرى را که آن امام بزرگوار براى توجه دادن دیگران به شأنیت رهبرى در رهبر معظم طى نموده‏اند مشخص مى‏نماید.
3 - همسانى سیره و سلوک سیاسى امام راحل و مقام معظم رهبرى همچون خورشیدى در برابر همگان است. مواردى چون تکیه بر اسلام ناب در تعیین سیاستها و خط مشى‏ها، دفاع از حقوق مردم و دفاع از مظلوم، تواضع و خشوع و بهره‏مندى از کمالات معنوى و علمى و سیاسى، چشم‏پوشى و اغماض از خطاى کسانى که احتمال برگشت آنان به اردوگاه انقلاب وجود دارد، امید و اطمینان به آینده، برخورد پدرانه با جریانهاى سیاسى داخل، تکیه بر توانایى‏هاى خودى و بومى، تقویت عزت ایران اسلامى و...
4 - بیست سال رهبرى جامع و شایسته «نعیم» بى‏بدیل الهى: با عنایت به خطرات جدى احتمالى که مى‏توانست در جریان ارتحال حضرت امام اساس انقلاب را با مشکلات اساسى مواجه کند، دفع چنین خطراتى به تنهایى مى‏تواند براى اثبات برکت رهبرى مقام عظماى ولایت کافى باشد و این انتخاب را به تبع ولایت اهل بیت(ع) که مصداق اتم «نعیم» در آیه شریفه «ثم لتسئلن یومند عن النعیم» عنوان شده، دانست. اما در عین حال چشمه جوشان فیض وجود آن رهبر فرزانه آنچنان پرخیر و برکت بوده است که قلم از توصیف حقیقت آن در مى‏ماند. سکاندارى انقلابى عظیم در گذر از نشیب و فرازهایى بسیار بزرگ و مکرر، هنر بزرگ مردى است که در حرکتى بیست ساله اسلام، انقلاب و ایران را در جهان به پیش رانده است. سختى دریافت پرچم رهبرى از امام راحل که بدون تشبیه، شروع خط امامت پس از نبوت را تداعى مى‏کند، کاملاً آشکار مى‏باشد، دل نگرانى‏هایى که رسول خدا(ص)، على(ع) را در تفاوت بین جنگ بر سر تبلیغ و تأویل از آن آگاه مى‏ساخت و این‏که کینه‏هاى پس خورده در برابر آن حضرت آشکار خواهد شد و... در جریان جایگزینى رهبرى در انقلاب اسلامى دور از انتظار نبود. آنچه در این میان بیش از هرچیز جلب نظر مى‏کند، توانمندى متکى بر بندگى مقام معظم رهبرى است که بدون بهره‏مندى ابتدایى از کاریزما و تأثیر معنوى در آن سطحى که امام از آن برخوردار بودند، در طول مسیر علاوه بر اثبات شأنیت خویش، آن کاریزما را نیز در دلهاى امت اسلام ایجاد نموده و مصداق بارز «ان الذین آمنوا و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا» گردیدند.
اگرچه پرداختن به این مقال، فرصت و مجال ویژه‏اى مى‏طلبد اما اشاره به برخى عناوین، خود نمادى از این عظمت و توانمندى وصف‏ناپذیر این رهبر الهى مى‏باشد:
1 - تعامل مدبرانه با مراجع عظام، حوزه‏هاى علمیه و سایر مسؤولان و دست‏اندرکاران نظام و از جمله یادگار حضرت امام(ره) 2 - برخورد داهیانه در جریان حمله نظامى آمریکا به کویت و سپس عراق و مقابله با افکار نسنجیده ورود در آن جنگ و خالدبن ولید خواندن صدام از سوى برخى جریانات 3 - طرح موضوع تهاجم فرهنگى و هوشیارى بخشیدن به مسؤولان نظام و آحاد مردم 4 - اصلاح مسیر دولت سازندگى و پیگیرى رفع آسیبها و آفتهایى همچون موضوع فقر و فساد، تبعیض، فاصله طبقاتى و رفاه‏زدگى و تجمل در مسؤولان 5 - برخورد هوشیارانه با پس‏مانده جریان طرفداران منتظرى 6 - شرح صدر وصف ناشدنى و تقابل آگاهانه با روند سوءاستفاده‏کنندگان از دولت حجت‏الاسلام خاتمى و پیوند زدن شعارهاى صحیح با آرمانهاى انقلاب و جدا نمودن خطوط انحرافى 7 - تعیین خط مشى همه‏جانبه رشد و توسعه در زمینه‏هاى علمى، فناورى و فرهنگى 8 - طرح موضوع جنبش نرم‏افزارى و تولید علم و مهندسى فرهنگى و ارتباط با نخبگان دانشگاهى و حوزوى 9 - ابداع سفرهاى پربرکت استانى و فرستادن نمایندگانى در شهرهاى مختلف هر استان 10 - حیات بخشیدن به مبارزات جهان اسلام و از جمله حزب الله لبنان و فلسطین 11 - مدیریت طرح موضوع مذاکره با آمریکا و تعیین حدود و ثغور و خط مشى و تبیین حقیقت موضوع 12 - تبیین مستمر خط و مکتب و راه حضرت امام و استمرار بخشیدن به آن‏ها 13- رهبرى عملى جامعه به سمت و سوى آرمانهاى امام و انقلاب و بسترسازى رویکرد مجدد جامعه به دولتى با همان شعارهاى امام و انقلاب 14 - تأسیس مجمع التقریب بین المذاهب و کور کردن خط تفرقه و جدایى در امت اسلامى و...
که ده‏ها عنوان بزرگ و کوچک دیگر را شامل خواهد شد که هر یک نیاز به تحلیل و توضیح فراوان دارد تا بتواند عمق و وسعت برکت و تأثیر رهبرى آن بزرگمرد الهى یعنى حضرت آیت‏الله خامنه‏اى (دام الله ظله على رؤوس المسلمین) را آشکار سازد. خداوند وجودش را تا رساندن پرچم به دست صاحب اصلى آن مستدام گرداند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/3/11:: 3:34 عصر     |     () نظر

ضرورت‏هاى گرامیداشت یاد و صیانت از خط امام خمینى(ره)

چکیده: بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) را در حالى گرامى مى‏داریم که با نگاهى به کارهاى بزرگ و سترگ آن رهبر فرزانه که هر کدام به تنهایى از بزرگى مردى از تبار نور و سلاله پیامبر(ص) نشات مى گیرد، بیشتر به عظمت و بزرگى انقلاب او درعصر بى‏خبرى از دین ومعنویت، پى مى‏بریم و به مراتب بیش از گذشته رسالت نسل حاضر را براى پاسداشت آن سنگین وخطیر مى‏دانیم. شاید براى برخى این سؤال مطرح باشد که پس از گذشت بیش از 20 سال از رحلت آن عزیز، دیگر چه نیازى به گرامیداشت یاد و اندیشه‏هاى آن امام است که در این نوشتار به آن مى‏پردازیم.

بى‏تردید امام خمینى بزرگترین احیاگر دین اسلام پس از ائمه معصومین - علیهم‏السلام - در طى تاریخ هزار و پانصد ساله اسلام بوده است. انقلاب شکوهمند اسلامى یقینا الگوى موفقى از تاریخ صدر اسلام، خصوصا از حماسه حسینى است. از این رو احیاگرى امام خمینى تنها به ابعاد معرفتى و نظرى دین خلاصه نمى‏شود؛ او هم در ابعاد معرفتى و هم در ابعاد عملى به احیاى دین اسلام پرداخت.
در واقع امام خمینى نه تنها در ابعاد معرفتى تک‏بعدى نبود بلکه در ابعاد عملى نیز جامع ابعاد بود. از این رو او تنها فقیهى برجسته نبود که فقط ابعاد فقهى اسلام را حیات بخشد؛ همچنانکه او تنها متکلم و فیلسوف نبود که تنها ابعاد اعتقادى و هستى‏شناسى دین را احیا کند. همان‏گونه که او تنها مفسر قرآن‏شناس یا محدث سنت‏شناس نبود که در قرآن‏شناسى یا سنت‏شناسى، حیاتى دوباره بیافریند؛ چنانکه تنها شخصیت عرفانى و معنوى برجسته‏اى نبود که تنها ابعاد معنوى و عرفانى اسلام را زنده کند و یا تنها عالم سیاسى یا حقوقدان نبود که تنها ابعاد سیاسى یا حقوقى دین را به بشریت بشناساند.
در ابعاد عملى نیز او نه عابد صرف بود که تنها ابعاد عبادى اسلام را مطرح کند و نه حاکم صرف بود که حکومت اسلامى را تنها معرفى کند و نه اخلاقى صرف بود که اخلاق دینى را در عمل به نمایش‏گذارد و نه عارف صرف بود که سیر و سلوک دین را به اهل سلوک بیاموزد و نه متشرع صرف بود که پایبندى به فرایض و نوافل را نشان دهد. همچنان که او تنها زاهد نبود که زهد اسلامى را به ما نشان دهد؛ چنانکه تنها انقلابى مبارزه‏جویى نبود که در مصاف دشمنان، آماده مبارزه و جانفشانى و هجرت و حبس و غربت و فداکارى باشد.
او یگانه قهرمان میدان علم و عمل در ابعاد گوناگون بود. او هم فقیه بسیار برجسته و هم متکلم بسیار زبردست و هم فیلسوف بسیار بزرگ و هم مفسر و قرآن‏شناس کم‏نظیر و هم سنت‏شناس و محدث بس عجیب و هم تاریخ‏دان و سیاست‏شناس هوشمند و هم مردم‏شناس و جامعه‏شناس زبردست و هم مرد روحانى و عارف بى‏نظیر بود.
از این رو باید اعتراف کرد که او شخصیت بى‏مانندى بود که مادر روزگار از زادن مردى همانند او عقیم است. به تعبیر برخى بزرگان شاید هزار سال بگذرد و همچون امام خمینى به وجود نیاید و به قول فرزند برومند او مرحوم سید احمد خمینى، «او روح خدا بود در کالبد زمانه و روح خدا جاودانه است».
البته او تنها در احیاگرى دین یگانه اعصار نبود بلکه در اصلاحگرى دینى نیز نقش استثنایى و بى‏نظیر او براى همه دورانها تا ابد در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد. او همانند خورشیدى در تارک ایران اسلامى و انقلاب اسلامى براى‏همیشه تاریخ، نورافشانى و هدایت‏گرى خواهد نمود.
به همین دلیل او در کنار معرفى ابعاد مختلف اسلام، اهمیت توجه به کج‏فکریها و جمود و قشریگریها و معرفى ناقص اسلام و التقاطها و انحرافها را گوشزد مى‏کند و در کنار مبارزه با طاغوت و استبداد و استعمار و استکبار جهانى، مبارزه با خرافه و تحجرگرایى و مقدس‏مآبى و التقاط و انحراف را نیز وجهه همت خویش قرار مى‏دهد و در مکتوبات و سخنان و پیامهاى خویش پیوسته مخاطبانش را متوجه این مسأله مى‏سازد.
از همین روست که او در دو سال آخر عمر شریف خویش در معرفى اسلام حقیقى، اصطلاح «اسلام ناب محمدى (ص )» و در معرفى اسلام متحجرین و مقدس‏مآبان و التقاطیها، اصطلاح «اسلام آمریکایى» را به کار برد و در غالب پیامها و سخنرانیها بارها به مناسبتهاى مختلف در معرفى این دو اسلام اصرار و پافشارى مى‏کرد، بلکه بازشناسى اسلام ناب محمدى و جدا کردن آن را از اسلام آمریکایى از واجبات سیاسى بسیار مهم مى‏دانست و بر آن تأکید مى‏ورزید.
و امروز اگر مراسمى و فراخوانى براى گرامیداشت آن عزیز مى‏گیریم براى صیانت از این اندیشه‏هاى جاوید است:

1- خط امام یعنى قیام و حرکت براى خدا و به دست آوردن رضایت حضرت حق‏
الف- قیام ما لله بود. ب- همه ما در محضر خدا هستیم. ج- در اسلام، معیار رضایت خدا است، نه شخصیت‏ها. د- ما شخصیت‏ها را با حق بسنجیم و نه حق را با شخصیت‏ها. معیار حق و حقیقت است. ه- مقصد را مقصد الهى‏کنید، براى خدا قدم بردارید.

2- خط امام یعنى اسلام را جامع و کامل دانستن‏
الف- حقوق اسلام یک حقوق کامل و مترقى است. ب- اسلام براى نجات بشر آمده است. ج- اسلام دین سیاست است، حکومت دارد. د- والله اسلام تمامش سیاست است.

3- خط امام یعنى تلاش براى حفظ اسلام‏
الف- دفاع از اسلام بزرگترین عبادت است. ب- اگر ما اسلام را در خطر دیدیم، همه‏مان باید از بین برویم تا حفظش کنیم. ج - اگر جهانخوران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیاى آنان خواهیم ایستاد.

4- خط امام یعنى تلاش براى پیاده کردن اسلام‏
الف- امروز روزى است که اسلام باید تحقق پیدا کند. ب- ما براى آن نهضت کردیم که اسلام و قوانین اسلام و قرآن در کشور ما حکومت کند. ج- ما عدالت اسلامى را مى‏خواهیم در این مملکت بر قرار کنیم.

5- خط امام یعنى داشتن روحیه ایثار، فداکارى و شهادت‏طلبى‏
الف- شهادت فخر اولیا بوده است و فخر ما. ب- ملتى که شهادت را آرزو دارد پیروز است. ج- مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگى سیاه است. د- گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است.

6- خط امام یعنى دعوت مسلمانان و مستضعفان به قیام در برابر ستمگران‏
الف- ملت‏ها باید قیام کنند وخودشان را از دست حکومت‏هاى خودشان و قدرت‏هاى بزرگ نجات دهند. ب- وظیفه مسلمانان است که قیام در راه اسلام کنند. ج- اى مستضعفان جهان! برخیزید و هم‏پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از آن خدا است و وارث آن مستضعفانند. د- هان اى مستضعفان جهان! بر مستکبران آدمخوار بشورید و حق خود را از آنان بگیرید.
7- خط امام یعنى دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه‏
الف- مسلمین باید ید واحده باشند بر ضد همه ستمگران. ب- کوشش کنید که این وحدت کلمه از بین نرود. ج- تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. د- آن که صدمه بیشتر به ما مى‏زند همین اختلافات داخلى است.

8- خط امام یعنى آزادى را در چارچوب اسلام خواستن‏
الف- آزادى یک نعمت بزرگ الهى است. ب- اسلام هم آزادى دارد، اما آزادى بى‏بند و بارى نه، ما آزادى غربى نمى‏خواهیم. ج- از آزادى‏هاى مخرب باید جلوگیرى شود. د- آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است.

9- خط امام یعنى ولایت فقیه را حجت خدا دانستن‏
الف- بهترین اصل در قانون اساسى، این اصل ولایت فقیه است. ب- پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیب نرسد. ج- ولایت فقیه براى مسلمین یک هدیه‏اى است که خداوند تبارک و تعالى داده است. د- ولى امر حجت خدا است.

10- خط امام یعنى براى مردم ارزش قایل بودن‏
الف- ما هر چه داریم از این ملت است، البته ملت اسلامى که با فریاد الله اکبر این کار را انجام داد. ب- میزان رأى ملت است. ج- مردم نباید کنار بروند، اگر مردم کنار بروند همه شکست مى‏خوریم.

11- خط امام یعنى تلاش براى حفظ جمهورى اسلامى و نظام دینى‏
الف- حفظ این جمهورى اسلامى از اعظم فرایض است. ب- حفظ نظام از واجبات شرعیه و عقلیه است.

12- خط امام یعنى بیزارى جستن از تفکر ملى‏گرایى و لیبرالى‏
الف- این ملى‏گرایى، اساس بدبختى مسلمین است. ب- من تا زنده هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرال‏ها بیفتد. ج- این‏هایى که به اسم ملیت و گروه گرایى و ملى‏گرایى بین مسلمین تفرقه مى‏اندازند، این‏ها لشکرهاى شیطان و کمک‏کارهاى به ابرقدرت‏هاى بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند.

13- خط امام یعنى در سیاست خارجى مخالف ظالم و یاور محرومان و مظلومین بودن‏
الف- ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. ب- ما با هر نوع معامله‏اى که مصالح مسلمین را آسیب برساند مخالفیم. ج- اهتمام به امور مسلمین از اوجب واجبات است.

14- خط امام یعنى اسرائیل را غاصب دانستن و تلاش کردن براى محو آن‏
الف- اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. ب- ایران دشمن سرسخت اسرائیل بوده و هست. ج- باید همه به پاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آنان گردانیم.

15- خط امام یعنى حمایت از ملت مظلوم فلسطین‏
الف- اصولاً این تکلیف همه مسلمین است که قدس را آزاد کنند و شر این جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامى قطع کنند. ب- ما از مبارزات برادران فلسطینى و مردم جنوب لبنان در مقابل اسرائیل غاصب کاملاً پشتیبانى مى‏کنیم.

16- خط امام یعنى مقابله با مستکبران‏
الف- ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. ب- وظیفه ما است که در مقابل ابرقدرت‏ها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم.

17- خط امام یعنى آمریکا را دشمن دانستن و با آن مبارزه کردن‏
الف- آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. ب- هر چه فریاد دارید سر آمریکا بکشید. ج- خوشوقتى کامل ما آن روزى است که سلطه همه استعمارگران شرق و غرب، بخصوص آمریکاى جهانخوار از سر مسلمانان قطع شود. د- اسلحه‏هاى سرد و گرم، یعنى قلم و بیان و مسلسل را از نشانه‏روى به روى یکدیگر منحرف و به سوى دشمن‏هاى انسانیت که در رأس آن‏ها آمریکا است، نشانه بروید.



18- خط امام یعنى بیزارى جستن از رابطه با آمریکا
الف- با آمریکا رابطه برقرار نخواهیم کرد مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد. ب- آن‏هایى که خواب آمریکا را مى‏بینند خدا بیدارشان کند. ج- آن روزى که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت.

19- و در پایان خط امام، یعنى خط رهبرى، زیرا طى 20 سال گذشته خلف صالح آن عزیز سفر کرده یعنى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى با قوت و قدرت آنچه در باب خط امام(ره) مطرح شد را دنبال کرده و انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را به پیش برده است.

رهبر فرزانه انقلاب همانند امام(ره) طى دو دهه اخیر روى مقصد الهى تأکید داشته، همه را به وحدت فراخوانده خطر ملى‏گراها و لیبرال‏ها را گوشزد کرده، همواره به مردم تأکید کرده است، تمام توان خود را براى حفظ نظام به کار برده، از محرومان و مستضعفان عالم و بویژه ملت مظلوم فلسطین و لبنان حمایت کرده، در برابر فشارهاى سنگین غربى‏ها و آمریکایى‏ها مقاومت نموده و همواره پرچم مبارزه با استکبار و شیطان بزرگ را برافراشته نگه داشته است. بنابراین از جهات مذکور هیچ تفاوتى بین حضرت امام(ره) و حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى (مدظله العالى) وجود ندارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/3/11:: 3:30 عصر     |     () نظر
   1   2   3      >


----------

Java Codes